بارها شنيدهايم که: « دانايي، توانايي است»؛ زيرا براي رسيدن به مقام والاي انسانيت بايد به سلاح دانش و تفکر مجهز بود؛ از همين رو، دين اسلام ارزش يک ساعت تفکر را بهتر از 70 سال عبادت بدون تفکر ميداند.
در زندگي اجتماعي نيز دانش و تفکر، اهميت بسياري دارد تا جايي که لازمۀ توسعۀ يک کشور در تمام جنبهها و زمينهها، داشتن مردمي آگاه، با درايت و داراي فکر و انديشه است، و چنين امري نيز فقط با رواج فرهنگ مطالعه ميسّر ميشود؛ اما متاسفانه در کشور ما کتابخواني يک ضرورت محسوب نميشود و نه تنها عامۀ مردم، بلکه دانشآموزان ما نيز سرانۀ مطالعۀ غير درسي بسيار پاييني دارند. دکتر اسحاقي، معاون سابق مطالعات و تحقيقات سازمان ملي جوانان، در سال 87 اعلام کرد که 76 درصد از جوانان، روزانه کمتر از 30 دقيقه مطالعه ميکنند.
متاسفانه جوانان ما نيز امروزه دانش و اطلاعات خود را از شبکههاي مجازي کسب ميکنند؛ اطلاعاتي که بدون ذکر منبع و ماخذ و گاه با اهدافي نه چندان مثبت ارايه ميگردد و بسرعت در بين جوانان منتشر ميشود.
از سوي ديگر مي بينيم که با وجود 77 ميليون نفر جمعيت کشور، حدود 3200 کتابخانه دولتي و مستقل در کشور وجود دارد که در بهترين و بزرگترين آنها، تعداد کتاب به زحمت به 2 ميليون جلد ميرسد؛ اين در حالي است که در کشورهاي پيشرفته، يک کتابخانه براي شروع کار بايد 600 تا 700 هزار جلد کتاب داشته باشد و بزرگترين کتابخانه آمريکا بيش از 30 ميليون جلد کتاب دارد. حتي اگر به کشور همسايه خود، آذربايجان، نگاه کنيم، پي خواهيم برد که با جمعيتي حدود 9 ميليون نفر، هزاران کتابخانه دارد که بزرگترين آنها حدود 5 ميليون جلد کتاب دارد.
شايد اين مساله اهميت کمتري داشت اگر مردم ما به جاي بهره گيري از کتابخانه ها، به خريد کتاب و تهيۀ کتابخانۀ شخصي علاقهمند بودند؛ اما متاسفانه تيراژ کتاب ( به غير از کتب کمک آموزشي ) در کشور ما بسيار پايين است؛ به طوري که با وجود افزايش جمعيت، تيراژ کتاب از ۳۰۰۰ نسخه در دهه 50 و 60 شمسي به 500 نسخه در دهۀ 90 رسيده است!
کافي است که در اين زمينه به تاجيکستان، يکي ديگر از کشورهاي همسايه مان، نظري داشته باشيم . در اين کشور تيراژ متوسط کتاب در حدود 50 هزار نسخه براي 8 ميليون نفر جمعيت است.
اين آمارهاي پايين بيانگر آن است که فرهنگ کتابخواني در خانواده هاي ايراني جايگاهي ندارد و اکثر افراد جامعه تا مجبور نباشند، چيزي نمي خوانندو در واقع کمتر کسي خارج از حيطۀ ضرورت هاي روزانه و به قصد يادگيري يا براساس عشق و علاقه مطالعه ميکندو تعداد کمتري از خانواده ها نيز خود را مکلّف مي دانند تا بخشي از درآمدشان را به تامين کتاب اختصاص دهند.
به همين دليل، فرهنگ شفاهي در جامعۀ ما رواج بسيار دارد؛ فرهنگي که دقيق نيست، شايعهپردازانه است و معمولاً در اصل واقعيت تصرف ميکند.
از سوي ديگر، وقتي خانواده اي اهل مطالعه نباشد، فرزند آن خانواده نيز اهل مطالعه نخواهدبود؛ زيرا خانواده، اولين و مهمترين محل کسب معرفت و پيريزي شخصيت فرزندان است و کودکان در کارهاي خود از بزرگان بخصوص از والدين الگو برداري ميکنند؛ بنابراين، هيچ گاه نميشود که از والدين بيگانه با کتاب، انتظار داشت که فرزنداني علاقهمند به کتاب داشته باشند.
دکتر مرادي، متخصص کتابداري و اطلاعرساني، در همين زمينه ميگويد: «کتابخواني، مسالهاي فرهنگي است و به طور طبيعي پويايي آن را نيز بايد در دوران طفوليت افراد و در خانواده جست و جو کرد. اگر عادت به مطالعه در خانواده وجود نداشته باشد، طبيعي است که فرد نيز وقتي وارد نظام آموزشي ميشود، به مطالعۀمتفرقه و بيش از کتابهاي درسي، علاقۀ چنداني نشان نميدهد».
کتابخانه هاي بي کتابدار
از چهار سال پيش، سمت کتابدار از نظام آموزش و پرورش ما حذف شده است؛ اين در حالي است که نقش کتاب و کتابخانه در فرايند تعليم و تربيت بر خبرگان آموزش و پرورش پوشيده نيست و بين وجود کتابدار خبره در کتابخانه مدرسه و ميزان مراجعه دانش آموزان به کتابخانه و ميزان کتابخواني آنان، ارتباط تنگاتنگي برقرار است؛ يعني زماني که وضعيت کتابخانه هاي مدارس ما به لحاظ مجموعه، مکان ، تجهيزات و بودجه با استانداردهاي تعيين شده فاصله بسياري دارد، حذف کتابدار متخصص اين فاصله را بيش از پيش کرده است و در نتيجه، ما بيشتر شاهد کم خواني و عدم استقبال نسل نو به کتاب و اطلاعات هستيم .
مجيد غلامي جليسه، مديرعامل مؤسسه خانه کتاب، در اين زمينه ميگويد: «از آنجا که ذهن کودک، ذهني خلاق و آماده يادگيري است، بنابراين، ايجاد علاقه و انگيزه به مطالعه در همان سنين کودکي، بسيار مؤثر خواهد بود؛ بر اين اساس، چنانچه کتابخانه مدارس، مورد بي توجهي قرار گيرد، جامعه پيشِ روي ما جامعۀ بدون کتابي خواهد بود. طبيعتاً کتابخانه نيز بدون کتابدار معنا پيدا نميکند و با توجه به نقش و اهميت کتابدار در کتابخانه مدارس، اگر تعريف درستي از کتابدار و کارکرد او در کتابخانه مدارس داشتيم، هيچ وقت به سمت حذف اين پُست مهم از مدارس، نميرفتيم.»
دکتر عباس حرّي، استاد فقيد اطلاعات و دانش شناسي دانشگاه تهران، دربارۀ اهميت کتابخانه هاي مدارس معتقد است: «آموزشگاه يا مدرسه، نهادي است که در آن ، گروهي مشغول تلاش براي ارتقاي معرفت در يک يا چند حوزه هستند. در اين ميان، هدف کتابخانه آن است که دامنۀ ارتقاي اين معرفت را به ياري مجموعۀ خود افزايش دهد؛ زيرا معلم در کلاس درس محدوديتهاي خاصي از جمله محدوديت زماني دارد و نميتواند فراتر از آنچه تعيين شده است، آموزش داده يا سخن بگويد؛ از همين رو، در يک مدرسۀ موفق، معلم فقط تلنگر ميزند و اين تلنگرها و اشارات به وسيلۀ کتابخانه تقويت و تغذيه ميشود. حال اگر يک نهاد آموزشي، کتابخانه را مکاني لوکس و زينتي بداند و تصور کند که ميتوان به آنچه در کتابهاي درسي آمده است، اکتفا کرد، دانشآموزان را با مدار بستۀ ذهني روبرو کرده است و نميتواند باعث رشد ذهني آنها گردد.
از همين رو، در جوامع پيشرفته، دانشآموزان در دورۀ ابتدايي و بويژه دورۀ متوسطه، براي هر درسي بايد مقالۀ تحقيقي تهيه کنند. البته از آنها انتظار کاري در حد محققان و دانشمندان ندارند، بلکه ميخواهند به دانشآموزان ياد بدهند که در کتابهاي مختلف جست و جو کنند و به ياري کار کتابخانهاي و آزمايشگاهي، دامنۀ ديد خود را وسيع نمايند، و بدون شک کتابخانۀ مدرسه، مناسبترين، مطلوبترين، و قابل دسترسترين مرکز مطالعاتي براي چنين کاري است؛ مرکزي که ميتواند اطلاعاتي وسيعتر از کتب درسي در اختيار دانش آموزان قرار دهد و پاسخگوي سؤالهاي آنها باشد.»
سخن آخر
اگر ميخواهيم که سرانۀ مطالعۀ مردم ما افزايش يايد، اگر ميخواهيم که مردم نسبت به مسايل کنجکاوي پيدا کنند و پاسخ سؤالهايشان را نه در فرهنگ شفاهي، بلکه در آثار مکتوب جست و جو کنند، اگر ميخواهيم که دانشآموزان ما مقلّد و تک بعدي نباشند، بايد فرهنگ کتابخواني را از طريق رسانههاي گروهي بويژه تلويزيون تبليغ کنيم. تلويزيون ميتواند با ساخت سريالها و نمايشهاي جذاب به طور غير مستقيم به مردم بياموزد که مطالعه، ضرورتي اجتنابناپذير است و نقش مؤثري در بهبود زندگي انسان دارد.
از سوي ديگر، لازم است که کتابداران متخصص به کتابخانههاي مدارس بازگردند و حداقل يک ساعت درسي دانشآموزان به آموزش نحوۀ گزينش کتاب و کتابخواني اختصاص داده شود. بيترديد، وقتي کتاب و کتابخواني به عنوان يک درس مستقل، بخشي از آموزش را در برگيرد، ايجاد کتابخانه هاي کاربردي مدارس مورد توجه جدي قرار خواهد گرفت و کتابخانههايي که به دليل داشتن کتابهاي کهنه و نبود فرهنگ مطالعه و زمان مناسب براي کتابخواني، خلوت و بدون مخاطب هستند، به مراکز فرهنگي با ارزش با بهترين و متنوعترين کتابها و نشريات روز تبديل خواهند شد.
ارتباط با مشاوران موسسه
کنکور آسان است : 09127523889
در جوامع پيشرفته، دانشآموزان براي هر درسي بايد مقالۀ تحقيقي تهيه کنند. البته از آنها انتظار کاري در حد محققان و دانشمندان ندارند، بلکه ميخواهند به دانشآموزان ياد بدهند که در کتابهاي مختلف جست و جو کنند و به ياري کار کتابخانهاي، دامنۀ ديد خود را وسيع نمايند، و بدون شک کتابخانۀ مدرسه، مناسبترين، مطلوبترين و قابلدسترسترين مرکز مطالعاتي براي چنين کاري است؛ مرکزي که ميتواند اطلاعاتي وسيعتر از کتب درسي در اختيار دانشآموزان قرار دهد و پاسخگوي سؤالهاي آنها باشد
بدون دیدگاه